دودو هایی برای طه جون
طه ی خوشه چینم.............زیردرخت آلبالو تو خونه .
طه وپنکه
اولا که وارد خانه میشد فورا میگفت اوووووووووووووووووووه اوووووووووووووووه یعنی مثلا این خطرناکه ومن میترسم........ ولی حالا ترسش ریخته وتبدیل به شجاعت شده وخودش پنکه را روشن میکنه ...
نویسنده :
مامان اعظم-باباعلی
17:48
وقتی دستش به زنگ نمیرسد مثلا داره در میزنه................
طه راننده شده.................
هیچکس قدر زحمتای این بچه رانمی داند
آقای باغبان باشی ...خسته نباشی.... ...
نویسنده :
مامان اعظم-باباعلی
17:34
به قول قدیمی ها قیافه حق به جانب
گاهی این شازده ی ما وقتی مثلا لیوانی از دستش بیفتد یا چیزی را روی زمین بریزد خلاصه وقتی خطایی کرده باشد نادم وپشیمان مثل یک مرد میرود کناری می نشیند وفقط زمین را نگاه میکند از این کارش خیلی خوشم میاد چون مثل یک مرد قیافه میگیرد ووقتی زیاد به او نگاه میکنیم می خندد وانگار نه انگار کار او بوده ونهایتااینکه اگر در زمان وقوع خطایش کنارش باشیم وبفهمیم پشت سرهم میگوید آه.......آه....واین حاکی از خبردادن خطایش میباشد پسرا اینطورن دیگه غرور دارن ......... ...
نویسنده :
مامان اعظم-باباعلی
17:22
پسرمان مرد شده است خودش تناول میکند
وقتی می بینم پیش بند چهل تیکه ای را که خیلی دوستش دارد می بندیم دیگر صدایش در نمی آید وخودش غذایش را بادل وجان میخوردمن نیز لذت میبرم چه برسد به خودش. نتیجه اینکه کودکان دوست دارند غذایشان را بریزند بپاشند از سر وکله شان بریزند ولی خودشان کیف میکنند اگرچه برای مادرشان زحمت شستن یک پیش بند را فراهم میکنند نتیجه دیگر اینکه :همیشه از دوقاشق استفاده کنید اگرلازم شد بایک قاشق شماغذایش بدهید با یک قاشق دیگر بگذارید لذت خودش راببرد ...
نویسنده :
مامان اعظم-باباعلی
17:16