طهطه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

( طاهاجون .نفس دل مامان وبابا ) nahalakema

طه وپنکه

  اولا  که وارد خانه میشد فورا میگفت اوووووووووووووووووووه  اوووووووووووووووه یعنی مثلا این خطرناکه ومن میترسم........ ولی حالا ترسش ریخته وتبدیل به شجاعت شده وخودش پنکه را روشن میکنه ...
16 خرداد 1392

به قول قدیمی ها قیافه حق به جانب

گاهی این شازده ی ما وقتی مثلا لیوانی از دستش بیفتد یا چیزی را روی زمین بریزد خلاصه وقتی خطایی کرده باشد نادم وپشیمان مثل یک مرد میرود کناری می نشیند وفقط زمین را نگاه میکند از این کارش خیلی خوشم میاد  چون مثل یک مرد قیافه میگیرد ووقتی زیاد به او نگاه میکنیم می خندد وانگار نه انگار کار او بوده ونهایتااینکه اگر در زمان وقوع خطایش کنارش باشیم وبفهمیم پشت سرهم میگوید آه.......آه....واین حاکی از خبردادن خطایش میباشد پسرا اینطورن دیگه غرور دارن .........   ...
16 خرداد 1392

پسرمان مرد شده است خودش تناول میکند

  وقتی  می بینم پیش بند چهل تیکه ای را که خیلی دوستش دارد می بندیم دیگر صدایش در نمی آید وخودش غذایش را بادل وجان میخوردمن نیز لذت میبرم چه برسد به خودش. نتیجه اینکه کودکان دوست دارند غذایشان را بریزند بپاشند از سر وکله شان بریزند ولی خودشان کیف میکنند اگرچه برای مادرشان زحمت  شستن یک  پیش بند را فراهم میکنند نتیجه دیگر اینکه :همیشه از دوقاشق استفاده کنید اگرلازم شد بایک قاشق شماغذایش بدهید با یک قاشق دیگر بگذارید لذت خودش راببرد   ...
16 خرداد 1392