بازم سرماخوردگی.........
این سرماخوردگی از سر بچم دست بردار نیست
دوروزه که طه جون خیلی بی تابی ومرتب بهانه گیری میکرد
بردیمش دکتر وقتی دکتر توی گلوی طه را نشون باباش میده
باباش حالش گرفته میشه
بچم تو گلوش پر چرک بوده سفید سفید
چقدر طفلکی درد میکشیده
وقتی صدای آهنگی بلند بشه طه میره وسط ومیرقصه
بچم از بس خوش اخلاق وبی ریاست منتظر نمیشه کسی
براش بفرما بزنه وخودش میره وسط .ولی شب جمعه که
خونه ی عمو حسن دعوت بودیم از هرگوشه ی خونه
که صدای موسیقی بلند میشد بچم نا نداشت دستی تکون
بده وقتی دکتر گفت گلوش چرک کرده تازه فهمیدم
بچم چی میکشیده ونمیتونسته به ما بفهمونه وفقط بهانه
میگرفته دوروزه خونه ی مادر شوهرم موندم تا طه بهتر بشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی