پسر فشن بابا.....
پسرم طه جان
طه ی عزیزتر از جانم منو ببخش بابایی
این روزها که که من مشغول امتحانات پایان ترم هستم کمتر تورا می بینم
ببخش بابارو که تو مجبور شدی بخاطر اینکه من در آرامش وسکوت درس بخونم به همراه مامان
به خونه عزیز جون رفتی
با اینکه خودم خیلی دلم برات تنگ میشه ولی چاره ای نداشتم
انشاالله برات حبران میکنم
آخه وقتی تو بزرگ بشی وببینی که بابایی درس خونده ومفید باشه تو هم افتخار میکنی
وهم انشاالله تو هم پی درس خواهی رفت
دوستت دارم بابایی باباعلی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی