پدرانه
عزیزم امروز حال من که خوب نیست بماندکه مامانت هم از امروز حال تهوع هایش شروع شده منم کم کم ایگه باید کارهای شرکت رو کم کنم و به امور منزل بخصوص شستن ظروف کمک کنم , امرو زبا این حال خراب و تب شدید 3 مرتبه ماشین لباسشویی رو روشن کردم و کف آشپزخانه را شستم , عیبی نداره بابایی اینا همه از عشق به مامانی و لحظه شماری برای اومدن گل روی ماه توست. این دست هم به افتخار بابای خوب تو , میدونی چیه عزیز بابا , کاش بجای 9 ماه خدا بجه ها رو 1 ماهه بدنیا میاورد !!!! چون زحمت بابا ها کم میشد !!!! ( کاملا" جدی گفتم عزیزم ) به امید روزی که بیای و با هم شیطونک بازی کنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی